سرویس جهان مشرق - یکی از عوارض جانبی اجتنابناپذیر جنگ، آواره شدن مردم و سرازیر شدن سیل پناهندگان به پشت مرزهای کشورهای جنگزده است. ایران به عنوان بزرگترین همسایهی غربی افغانستان که بیشترین قرابت زبانی، فرهنگی و دینی را با افغانها دارد، مقصد هزاران خانوادهی افغانستانی بوده است که طی بیست سال جنگ آمریکا در این کشور و حتی پیش از آن، مجبور به ترک وطن خود شدهاند.
ایران در حالی به بدرفتاری با مهاجران افغان متهم است که دهها سال است تمام توان خود را برای میزبانی از آنها به کار بسته است. این در حالی است که جنگ اوکراین پوچیِ ادعاهای بسیاری از مدعیان حقوق بشر و منتقدان به جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است. در ادامه، مقدمهی کوتاهی دربارهی موضوع مهاجرپذیری خواهید خواند و سپس مقایسهای میان میزبانی ایرانیها از افغانها با خبر حیرتآوری که اخیراً در رسانههای بینالمللی منتشر شد، از نظر شما خواهد گذشت.
نوشتن شعار «از همهی پناهندگان استقبال کنید؛ بشریت، نه صرفاً خانواده!» اما روی پرچم اوکراین؛ تجمع مردم انگلیس در حمایت از پناهندگان و اعتراض به کوتاهی دولت در اینباره (+)
مقدمهای دربارهی پدیده مهاجرت و مهاجرپذیری
مهاجرت فرامرزی همیشه یکی از موضوعات مهم در روابط بینالملل بوده است. برخی کشورها اساساً حول محور مهاجرت بنا شدهاند، که از جملهی آنها آمریکاست. میزان «مهاجرپذیری» (به معنای آمادگی و تمایل مردم یک کشور برای پذیرش مهاجران خارجی) بستگی به شرایط متعدد تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و غیره دارد و در هر کشوری متفاوت است. عموماً آمریکا را یکی از مهاجرپذیرترین کشورهای جهان تلقی میکنند که جامعهاش مانند یک «دیگ ذوب» مهاجران از سراسر جهان را در فرهنگ و ارزشهای خود ذوب و یکدست میکند.
این بهرغم آن است که از ابتدای تأسیس ایالات متحده، نژادپرستی سایهی سنگینی بر سر مهاجرپذیری این کشور انداخته است و فصل جدید ملیگرایی افراطی در این کشور به جدیترین شکل خود در رفتارهای نژادپرستانهی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق این کشور، در قبال ورود مهاجران به این کشور بروز پیدا کرد.
مأمور گمرک آمریکا، تحت سیاست «تحمل صفر» دولت ترامپ، مادر این دختربچه را تفتیش و برای بازداشت و جداسازی احتمالی از فرزندش آماده میکند؛ در حالی که در مرزهای آمریکا جلوی مهاجران و پناهندگان از کشورهایی مانند افغانستان گرفته میشود، مهاجران اوکراینی با هیچکدام از این سختگیریها روبهرو نیستند (+)
در همینباره بخوانید:
›› انتقال شبانه کودکان مهاجر در آمریکا از پرورشگاه به بیابانهای تگزاس
در سوی دیگر اقیانوس اطلس، کشورهای اروپایی سابقهی درخشانی در پذیرش مهاجران خارجی ندارند. با توجه به شرایط نسبتاً مناسب و شاخصهای بالای زندگی در این قاره، درصد بالایی از مهاجران و پناهجویان از سراسر جهان به دنبال مهاجرت به اروپا هستند و مهاجرستیزی همواره یکی از معضلات اجتماعی کشورهای این قاره بوده است. این معضل طی دهههای گذشته و تحت تأثیر جنگهای آمریکایی-اروپایی در خاورمیانه و موجهای متعدد مهاجرت به مقصد اروپا، تشدید شده است. بسیاری از این کشورها نهتنها تلاشی برای بهبود شاخص مهاجرپذیری خود نکردهاند، بلکه قوانینی وضع کردهاند که عملاً ورود مهاجران و حتی پناهجویان را دشوارتر میکند.
سابقهی کشورهای آسیایی، بهویژه شرق آسیا، در پذیرش مهاجر، از کشورهای اروپایی نیز بدتر است. اگرچه این کشورها عموماً مقصد مهاجران زیادی نیستند، اما شرایط منحصربهفرد فرهنگی و اجتماعی آنها نیز هضم مهاجران خارجی، بهخصوص از مناطق دورتر جهان، را بسیار دشوار میکند. در عین حال، شماری از کشورهای غرب آسیا و خاورمیانه، دستکم در مقیاس منطقهای، شاخصهای مهاجرپذیری خود را بهبود بخشیدهاند؛ تا جایی برخی از این کشورها بعضاً در فهرست ۱۰ کشور مهاجرپذیر جهان جای میگیرند[۱]. اما جایگاه ایران در این میان کجاست؟
از ساعات اولیهی جنگ اوکراین، واضح بود که واکنش کشورهای غربی با قربانیان و آوارگان این جنگ، با واکنش آنها به قتل و آوارگی دستهجمعی هزاران افغان، تفاوت معناداری دارد (+)
مورد خاص ایران
ایران سالهای سال است که از پناهجویان افغانستانی در خاک خود پذیرایی میکند. اگرچه این میزبانی خالی از اشکال و تنش نبوده، اما جمهوری اسلامی تلاشهای زیادی برای بهبود وضعیت پناهندگان افغانستان انجام داده است؛ از تبلیغات فرهنگی برای افزایش آستانهی تحمل مردم تا وضع قوانین متعدد برای تسهیل ارائهی خدمات آموزشی، درمانی و غیره به افغانهای ساکن ایران. در کنار افغانها، مردم از برخی کشورهای دیگر نیز برای فرار از جنگ یا با انگیزههای دینی و مانند آن به ایران مهاجرت میکنند.
برخی آمارها (بروزرسانی تا سال ۱۴۰۰) دربارهی مهاجرت افغانها به ایران (+)
تحولات اخیر دربارهی روابط ایران و افغانستان، از حمله به سفارت و کنسولگری ایران، به ترتیب، در کابل و هرات گرفته تا شیطنتهای رسانهای و تبلیغاتی برای اختلافافکنی میان ملتهای دو کشور، بار دیگر موضوع روابط میان ملت ایران با مهاجران و پناهندگان افغانستان را زیر ذرهبین برد. اگرچه ملتهای دو کشور بار دیگر هوشیاری خود را اثبات کردند و موجی از نمایش برادری و روابط حسنه، موج تبلیغات منفی را خنثی کرد، اما شواهد نشان میدهد دستهایی در پشت پرده وجود دارند که همچنان به دنبال ماهی گرفتن از آبی هستند که جنگافروزیهای پیدرپی آمریکا در منطقه، و به طور خاص افغانستان، گلآلود کرده است.
اکنون واکنش دولت و مردم ایران به تلاشها برای تفرقهافکنی میان دو ملت ایران و افغانستان را با اقدام دولت آلمان مقایسه کنید که اخبار آن در رسانههای بینالمللی بازتاب گستردهای داشته است.
تبعیض عجیب آلمان: افغانها بیرون، اوکراینیها بفرمایید
عملیات نظامی روسیه در اوکراین زلزلههای زیادی به پا کرد که چهبسا بزرگترینِ آنها در حوزهای غیر از جبههی نظامی بود. اقدام نظامی مسکو در واکنش به پیمانشکنی تحریکآمیز ناتو و آمریکا، واقعیتهای زیادی را دربارهی ادعاهای حقوق بشری غربیها افشا کرد. از همان ساعات ابتدایی جنگ، معلوم بود جنس حمایت غرب از اوکراینیها با حمایت آنها از قربانیان جنگهای دیگر متفاوت است: در حالی که کشته شدن هزاران کودک و زن در جنگهای آمریکا و متحدانش، چه در افغانستان و عراق، و چه در سوریه و یمن، بهندرت خم به ابروی دولتهای غربی میآورد، خراش برداشتن یک غیرنظامی در اوکراین خون آنها را به جوش میآورد. البته شکی نیست که کشته شدن غیرنظامیان به دست روسیه در اوکراین نیز همان اندازه محکوم است که کشته شدن غیرنظامیان به دست آمریکا در عراق، یا به دست ائتلاف سعودی در یمن؛ اما کسی باید همین واقعیت را به مدعیان غربی حقوق بشر بیاموزد.
آشنایان و همسایهها اطراف خودرویی جمع شدهاند که آگوست ۲۰۲۱ توسط پهپادهای آمریکایی در افغانستان هدف قرار گرفت؛ ۱۰ عضو یک خانواده، از جمله ۷ کودک، در این حمله کشته شدند؛ دولتهای غربی که عامل کشتار غیرنظامیان بیشماری در خاورمیانه هستند، اکنون خونشان از زخمی یا کشته شدن غیرنظامیان در اوکراین به جوش آمده است (+)
در همینباره بخوانید:
›› کشتار غیرنظامیان «وحشیانه» است؛ مگر توسط آمریکاییها
›› جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگها و جنایات آمریکا چهطور؟
کشورهای غربی بعضاً همزمان با خروج آمریکا از افغانستان و تبلیغات گسترده علیه طالبان، ژست انساندوستی گرفتند، و هنگام فرار از کابل، شماری از افغانها را (که عمدتاً همکاران نیروهای اشغالگر خارجی و خانوادههای آنها بودند) از فرودگاه کابل با خود فراری دادند. اگرچه گزارشهای بعدی، اخبار آن روزها را تأیید کردند و معلوم شد برخی از کشورهای غربی در پر کردن ظرفیت هواپیماهایشان، در نهایت تأسف، سگها را به همکاران افغان خود ترجیح دادهاند[۲]، اما به هر حال، اکنون به نظر میآید این کشورها حتی از فراری دادن همان افغانها هم به نوعی پشیمان شدهاند.
(ساعتگرد از بالا راست) تصویر منتسب به خروج سگهای نظامی آمریکا از فرودگاه کابل؛ خروج حدود ۶۴۰ متحد افغان آمریکا از افغانستان سوار بر یک فروند هواپیمای ترابری «سی-۱۷ گلوبمستر ۳» متعلق به نیروی هوایی آمریکا؛ تقلای شماری از متحدان افغان آمریکا برای سوار شدن به هواپیما برای فرار از کشورشان (+)
در همینباره بخوانید:
›› سرنوشت تلخ افغانهایی که به آمریکا کمک کردند
›› «محمد اشرف غنی»؛ فراز و فرود یک رئیسجمهور متواری
›› خروج «ترامپیِ» بایدن و فرار آمریکا از بازی تاجوتخت افغانستان
خبرگزاریهای بینالمللی گزارش میدهند که آلمان طی روزهای گذشته پناهندگان افغان را از «خانههای دولتی» ای که در اختیارشان قرار گرفته بود، بیرون کرده تا پناهندگان اوکراینی را جایگزین آنها کند. این خبر تنها زمانی قابلباور میشود که چندین نفر از این پناهندگان افغان روایتهای مشابهی را در گفتوگو با این خبرگزاریها ارائه میدهند: «یک مددکار اجتماعی درِ خانه را میزند و میگوید باید وسایلتان را جمع کنید و از اینجا بروید تا جا برای پناهجویان اوکراینی باز شود. نه سؤالوجوابی؛ نه چکوچانهای؛ فقط تخلیه در عرض ۲۴ ساعت[۳].»
مادر و پسر پناهندهی اوکراینی در اتوبوسی که خارج از ایستگاه اصلی راهآهن «لفیف» در غرب اوکراین به خروج کودکان یتیم از شهر اختصاص داده شده است؛ کشورهای غربیای که بعضاً برای پذیرش پناهندگان اوکراینی سرودست میشکنند، همان کشورهایی هستند که جلوی پناهجویان خاورمیانهای دیوار میکشند (+)
البته چنانکه در ابتدای این گزارش نیز گفته شد، اروپا سابقهی درخشانی در مهاجرپذیری ندارد و بنابراین پیشبینی میشد که میهماننوازی اروپاییها از پناهندگان افغان خیلی دوام نداشته باشد[۴]، اما اینکه آلمانیها صدها افغان را از سرپناههای خود آواره کنند تا همتایان اوکراینیشان جایگزین آنها شوند[۵]، بار دیگر نشان میدهد معیارهای غربی دربارهی حقوق بشر تا چه اندازه جانبدارانه هستند؛ بهویژه که مسئله صرفاً به آلمان نیز منحصر نمیشود، بلکه گزارشهای رسانهای و تجربیات عینی نشان میدهد در مرزهای آمریکا نیز مهاجران و پناهجویان اوکراینی راه بسیار سادهتری برای ورود به «سرزمین فرصتها» دارند تا مهاجران و پناهجویان اهل افغانستان[۶] یا برخی کشورهای دیگر[۷]. و این در حالی است که حملهی نظامی و اشغالگری آمریکا در افغانستان ریشهی بسیاری از مشکلاتی است که مردم این کشور امروز با آنها دستوپنجه نرم میکنند.
البته شاید همهی اینها فقط برای ما مردم خاورمیانه تعجبآور است؛ هرچه باشد، خبرنگار شبکهی آمریکایی سیبیاس در گزارش خود دربارهی جنگ اوکراین، طرزتفکرِ دستکم بخشی از خواص غربی دربارهی تفاوتهای اوکراین با کشورهایی مانند افغانستان و عراق را بهصراحت بیان کرده است: